زنان و بهره کشی سرمایه داری

کتایون آیدا

زن و هویت زنانه در همه جوامع و در جوامع مردسالار به ویژه، به صورت مسالهٔ گفتگوبرانگیز ابراز وجود کرده است. بسیاری از فرهنگ ها و جوامع بشری دیروز و امروز،تبلور حس آزادی خواهی، مبارزه جویی، استقلالیت،تفکر منطقی،هوش و ذکاوت را در زنان سرکوب و تخریب می کنند و بدین ترتیب اجازه ی هرگونه فعالیت را خارج حیطه ی خانه و خانواده از زنان سلب می نمایند. فریدریش انگلس (1820_1895میلادی) فیلسوف و نظریه پرداز آلمانی اسارت و تابعیت زنان را نتیجه ی داده ها و فرآورده های نهاد جامعه ی طبقاتی و ابزار های تحت خدمت نظام سرمایه داری می داند. او ریشه ی همه ی خشونت و ستمی که را بر زنان می رود، در دل سرمایه داری می جوید و نیز رهایی تمام انسان ها را از بند سلسله مراتب اجتماعی و تبعیض و دوگانگی و چندگانگی که بر روابط انسان ها حاکم است، در فروباشی مایه ها و درون مایه هایی سرمایه داری و ابزار های که ارزش های آنرا تشدید و قوت می بخشند می بیند.

“با این همه،مدارک و شواهدی که مردم شناسان و از جمله خود انگلس جمع آوری نمود، نشان می دهد که تابعیت زن حتی در جوامع ماقبل طبقاتی نیز وجود داشته است(1)

در اینکه آیا اساس اسارت زنان از دل ارزش های سرمایه داری آب می خورد یا خیر، هنوز جای ابهام است و تعمق. ولی بی گمان، بیامد ها و فرآورده ها و ارزش های نظام سرمایه داری، سبب بیشتر بی ارزش شدن زنان و تکذیب هویت و شخصیت اصیل زنانه شده است . از جمله فرمول هایی که سرمایه داری با ترفند موذیانه برای تکذیب و تخریب و تخفیف هویت زنان بکار می برد تعریف بی اساس و نابجا و نابخردانه از زیبایی و آرایش است ! سرمایه داری با استفاده از روش ها و ترفند های گوناگون زنان را برای مصرف روز افزون لوازم بهداشتی و آرایشی وامیدارد. بازار کار سرمایه داران، در جوامع مردسالار و سنتی مثل جامعه ی ما، به موجب ذهنیت و فرهنگ و افکار غالب که سبب تحریف و تخفیف منزلت و شخصیت زن می گردد و هم از آن جهت که زنان شرق حربه ای بجز زیبایی و جوانی و لوندی برای برانگیختن توجه و تثبیت هویت و شان انسانی و نیز برای حفظ قدرت خود در حیطه ی حصوصی و عمومی ندارند و به ناچار برای حفظ و نگاهداری زیبایی و جوانی از استفاده ی همه نوع لوازم و وسایل آرایش و بهداشت چشم بوشی نمی کنند،از رونق و چلش بالاتری برخوردار است.

سرمایه داری با تعریف و شناسه ای که از زیبایی ارایه می دهد در پی انکار زیبایی درونی و سرشتی زن به عنوان انسان است . و در حقیقت وجود و کرامت زن را در ردیف شی قرار داده و از جسمش به طرق گوناگون بهره می کشد! از بوست، اندام و زیبایی زن استفاده ی ناشایست و زیرکانه می برد. به گونه ی مثال در آگهی های تجارتی و برای تبلیغ همه گونه کالا ها، ( لوازم آرایشی، بهداشتی، انواع لوازم خانه از قبیل یخچال،تلویزیون،ظروف و…) از اندام نیمه عریان زنی زیبا بهره می کشد.”امروه ملیون ها دالر، در زمینه های مختلف مد و آرایش، بوشاک و رنگ مو، سالون های زیبایی و لاغری و رژیم غذایی، جواهر اصلی و بدلی به سادگی بدست می آید(2)”

سرمایه داری با کاربرد این روش موذیانه، می خواهد به اسارت زنان وحفظ سلطه و سود خود تداوم ببخشد و زنان را به مصرف کنندگان اصلی مبدل نموده و بدین ترتیب آنها را از بهنه ی بازار سودمند کار و تولید بدر کشد .

سرمایه داری، در حقیقت با استفاده از تعریفی که از زیبایی ارائه می دهد شکاف و خلایی عظیم و پرناشدنی میان طبقات اجتماع و به ویژه میان زنان پدید می آورد . این زیبایی دست کاری شده و تقلبی است . اگر زنی با همه ی مواد درج شده ی این قانون(تعریف) همخوانی نداشت به عذاب خود کمتربینی و حس ارت گرفتار می گردد و برای ارضای حس زیبایی شناسی خود، به استفاده و خرید لوازم آرایش که آنها را جادویی و زیباکننده می دانند، رو می آورد.

مرزی که میان مصرف کنندگان و تولید کنندگان از این طریق ایجاد می گردد خود، مسبب فراهم آوری تشنج و تضاد در دیگر عرصه ها؛ برای افراد جامعه اعم از زن و مرد می گردد . زنی که خود از بازار تولید عقب گمارده شده و دارای استقلالیت مالی نیست به مصرف کننده ای بی چون و چرای داده های سرمایه داری مبدل می گردد که آگاهانه یا ناآگاهانه در بی فروباشی ریشه های اساسی وجود خود و بی مایه نمودن ارزش خویش به عنوان انسان است ! البته زنان کارگر نیز، از این اصل مستثنی نیستند و بیشتر پول و وقت خویش را صرف خرید لباس، لوازم آرایش و بهداشت و… می کنند .

” زیبایی هیچ گونه همسانی با مد ندارد، بلکه با کار همسانی دارد. گذشته از قلمرو طبیعت هر آنچه که با کار و با دست کارگران آفریده شده است بیرون از دایره ی طبیعت زیبایی جدا از کار وجود ندارد و هرگز نخواهد داشت . انسانیت خود، به همراه زیبایی آن از طریق روند کار آفریده شده است

همان طوری که انگلس می گوید: ” آنگاه که آدمیان آفریده شدند آنها خود را به عنوان انسان آفریدند، آنها چهره ی میمون وار خود را به دور انداختند، روز به روز زیباتر شدند(3)”.

“واقعیت این است که بشر جدا از کار (جسمی یا فکری) فاقد ارزش و موجودی بیهوده است و شایسته ی موهبت بشر بودن نیست . انسان بدون کار می پوسد و از خود هویتی به جا نمی گذارد(4)”

سرمایه داری با ادغام و تلفیق کار و کار پر مشقت بهره کشی خلایی میان تولید کنندگان و مصرف کنندگان بوجود می آوردکه این شکاف از طریق قربانیان این آشفته بازار، بی وقفه فراخ تر و عمیق تر می گردد .

“آرایش تاریخی دیرینه دارد و به چند دلیل خوب یا بد به کار رفته است . شاید در سیستم سوسیالیستی نیز هم مردان و هم زنان برای برخورداری از لذت خودآرایی آن را بکار برند(5)”

من در بی دگرگون نمودن سرشت انسانی نیستم! حس خود آرایی و آرایش( ظاهر و باطن) در نهاد بشر نهفته و انکار نابذیر است ! ولی نه آن چنان که هم اکنون سرمایه داری از آن به صفت ابزار سودمند جهت بهره کشی از جسم زنان بکار می برد .

آرایش زنان اکنون، به دلایل متفاوت (برانگیختن توجه مردان و یافتن شوهر؛ نگاهداشتن حرمت و منزلت اجتماعی و در مواردی شغل ! برای عقب نماندن از روند پرشتاب و متغیر مد و “فیشن روز” و …) به ضرورت و نیازی مبرم اقتصادی مبدل گشته است. ضرورتی که زنان از هر طبقه، (کارگر، بیکار و یا ثروتمند) به ناچار می بایستی بدان باسخ مثبت دهند.

آرایش دیگر خواست نیست بلکه جبر و بربریت جامعه است بر زنان !برای تحلیل و ریشه یابی این تضاد و ناهمگونی طبقاتی که مابین صنف های اجتماع از سوی سرمایه داری ایجاد شده است باید همگونی و همسانی و تعادل برقرار نمود !

زن (و مرد نیز) ذاتآ به خودآرایی و زیبایی تمایل دارد و سرکوب این حس زیبایی شناختی در زنان که از نزدیکی و قرابت سرشت آنها با طبیعت نشئت می گیرد،خود؛ نوعی دیگر از اعمال خشونت بر زنان و نابرابری اجتماعی خواهد بود ! ولی چهره ی فزیکی و ظاهر زنان نباید چنان با ارزش قلمداد گردد که بر سایر جنبه های شخصیتی آنان سایه افگند، از درجه و شان انسانی آنها بکاهد . تعریفی که از زن و هویت او به جامعه ارائه می گردد نباید تعریف شی وار باشد. بلکه تعریفی باید ارائه داد که همه ی جوانب و مراحل شحصیتی زن را دربر گیرد و به حس زیبایی شناختی و آرایش، حس فضیلت جویی و برتری خواهی و کمال خواهی آنان حرمت و ارزش قایل شود و زمینه های باروری و شکوفایی آنان را در همه عرصه ها فراهم آورد .

باید در راستای ایجاد شرایط بهتر، دستمزد بیشتر و رژیم غذایی و تندرستی برای زنان کوشید . تا بدین ترتیب شکافی که میان طبقات مصرف کننده و تولید کننده بوجود آمده است کاهش یابد و تمام افراد جامعه اعم از مرد و زن در روند تولید و مصرف مساویانه سهیم گردند. و نیز به بازیابی ارزش های سودمندتر، ماندگارتر و زیباتری دست یازند

1کتاب بولتن مرجع فمینیسم،صفحه ی 22. نویسنده مهرانگیزکار

2کتاب آرایش مد و بهره کشی از زنان . صفحه ی 104 . نویسنده جوزف هنسن .ایولین رید و ماری آلیس واترز. مترجم افشنگ مقصودی

3119همان کتاب صفحه ی

4با استناد بر صفحه ی 120 همان کتاب

5132همان کتاب صفحه ی

You may also like...