درباره لاله درشعرفارسی

دکتوراسدالله حیدری

سدنی– آسترالیا

بسمه تعالی

بعدازتقدیم سلام وآرزوی صحتمندی کامل شما با همه اعضای محترم فامیل تان. نظربه تکالیف صحی که در چند ماه اخیرعاید حالم گردیده است، متأسفانه به کارهای فرهنگی خود ودیگردوستان، چندان رسیدگی نمی توانم. دراین اواخر نوشتۀ شما را تحت عنوان”لاله درشعرفارسی”منتشره در نشریات هموطنان مطالعه نمودده واستفادۀ زیاد بردم. ازاینکه شما ازفرهنگیان عزیز خواسته بودید که اشعارشان دربارۀ لاله را خدمت بفرستند، اطلاعی نداشتم.به هرصورت گرچه حالادیرشده است، بازهم دیررسیدن بهتراست از نرسیدن. با یک نظراجمالی وسریع ازکلیات اشعارم بعضی فردها را که کلمۀ زیبای “لاله” درآن به کاررفته است، باعنوان آن شعرخدمت ارسال میدارم.

اززاد گـــه وازدیــــارخـــوددورم
مادرجانم
عید آمد واز دیـارخود دورم
ازکشور لاله زار خوددورم
اززاد گـــه وازدیــــارخـــوددورم
مادرجانم
عید آمد واز دیـارخود دورم
ازکشور لاله زار خوددورم


درد هجران
سوخت کابل هم هرات وبامیـان وقنـدهــار
لاله سان داغم به دل، زشک یتیمان سوختم

اشک یتیم
ظالمان رحمی نکردند، برجـوان وپیرتو
لاله سان غرقه بخونی، برشهیدانت قسم

سرو روان
دردهجران مرا، از گل میهن بزدای
لاله ویاسمن،هم شورفغانی به من آر
گذرت گربشود،سوی بدخشان وطن
یارشیرین سخن ولاله عذاری بمن آر


غم جانان
گرتوازخون شهیدان، همه گلگون گشتی
لاله سان داغ به دل،حال پریشان رفتم

سوختم،سوختم
دشـت ودامـانـت بُـدی میـنـوی مـن
ازغم آن لاله زاران سوختم،سوختم


عقاب شکسته پر
زعاشقـان سـراپـردهء وطـن هسنـم
مرا بهشت زمین، لاله زارخودباشد


فریاد بلبل
زمین وآسمان خرسند،ملآئک شدهمه خندان
بشد رنگین زلاله، دشت ودامان وطـن هرجا


خاک وطن
هرزمانی اگرآئید به سر تربت من
لاله از یاد شهیـدان، به مزارم آرید


زیبای من
بسکه زیبـاوقشنگ ونازنینی
لاله گردیده خجل از روی تو


غزالان رمیده
لاله رویـان مهـاجــربه وطـن بــاز رســان
یا رب! آن آهوی مشکین، به ختن بازرسان


مادر افغان
لاله از خــون شـهیدان وطـن
سرزند درکوه صحرا،هرکجا


مرغک بسمل
جـانـا بفـدای قـد بـالائی کـه تـوداری
لاله خجل ازدست حنائی که توداری
لاله شده داغش به دل، از خال لب تو
قربان همان خال سیاهی که توداری


غنچه دهان
برده دل ازکف من غنچه دهانی عجبی
لاله رخ سیـم بـدن، سـرو روانـی عجبی


ماه دوهفته
دست حنائیت جان، شرمنده کرده لاله
ماهروی ماهرویان،دوراز نقاب باشی


هفته نامهءافق
درآسمـان سدنی، هفت سـاله شد افق
سرخ رووسربلند، چون لاله شد افق


حنای دست یار
یارم چـوحنا به دست گیرد
لاله زکـفـش، شکسـت گیرد

پوهنوال داکتراسدالله حیدری

۳۰،۰۱،۲۰۲۱، سدنی

جناب داکتر صاحب حیدری لطف زیاد کرده اند. آرزومند استم چاپ بعدی کتاب” راز لاله در شعر فارسی وبه ویژه در شعر صفا” دارندۀ این شعرهای با طراوت شان نیز باشد. تندرستی و موفقیت بیشترشاعر بزرگوار را که از شخصیت های محترم فرهنگی مقیم آسترالیا استند، همواره میخواهم.
عکسی را که دوستی تهیه دید و در پیشانی نوشته واشعار ایشان آمده است، از محفلی است که به افتخار داکتر صاحب حیدری در نیوسات ویلز- آسترالیا دایرشده بود. در این عکس جناب محمد اکرم ابوی یک تن از استادان اکادمی تخنیک دست گلی را به ایشان می سپارد.
ن. مهرین

You may also like...