بهسود، اسمان بلند، زمین سخت مردم بهسود را به یاد بیاوریم

نصیر مهرین

در این اواخر کمتر روزی را سراغ دارم که برای دریافت جزئیات رویدادهای بهسود از داخل و خارج کشور نکوشیده باشم. نتیجه این است که: – بهسود در مقایسه با سایر مناطق، دارندۀ امنیت نسبی بود و از همین روی، مردم برای ایجاد تحول از آن بهره می گرفتند. – عامل مهم بی امنیتی در افغانستان، (گروه طالبان) راه های مواصلاتی و مهم رسیدن به بهسود را با عملیات تروریستی زیر نظر گرفته و به درد سر افزایی و ایجاد اوضاع وشرایط دشوار برای مردم می افزودند. – حکومت شکایت های پیهم مردم را نشنیده و در جای آنکه علیه عاملان بی امنیتی و تهیدهای عملی طالبان کاری کند، با فرستادن قطعات در واقع مردم آزار، خود مردم را زیر فشار قرار دادند. – کوچی ها که پیشینۀ پرجنجال و تنش زایی در بهسود ومناطق مجاور دارند وهمواره با ورود خود به ان مناطق، آسیب های بسیار به زراعت و زمین های مردم رسانیده اند، در سالهای پسین گونۀ از پیوند با طالبان و بهره مندی از سلاح، زنده گی مردم را با دشواری های بیشتر مواجه کرده ،ابزار نظامی طالبان شده اند. – حکوکت به این آسیب رسانی ها نیز توجهی نکرد. – مردم مرکز بهسود به مظاهرۀ آرام و مسالمت آمیز روی آوردند. حضور نیروهای امنیتی بسیار وبی لزوم را در مرکز بهسود زیر سوال برده، گرفتن امنیت و تأمین وضعیت سالم را در جاده هایی که طالبان بر هم زده اند، پیشنهاد کردند. – نیروهای بی لزوم مستقر شده در بهسود، متوسل به خشونت شده، تعدادی را کشتند و تعدادی هم زخمی شدند. برخوردی که حکومت مسؤول آن بود، سبب زخمی شدن افراد نیروهای امنیتی نیر شد. – در میان مردم بهسود ومناطق مجاور، مانند بسا از سایر مناطق افغانستان که مردم نمی خواهند با دهشت و و وحشت تروریستی وتهدید های آن به سر ببرند وحکومت هم وظیفه اش را انجام نمیدهد، ذهنیت دفاع از خود، دفاع از جان ومال و هویت انسانی مطرح شد. وقتی این ذهنیت نخستین شکل اقدام های عملی را گرفت، حکومت همان کاری را (در واقع در پشتیبانی از تروریست ها ) در پیش گرفت که در برابر قیصاری در فاریاب با بی رحمی وخشونت انجام داد. آنچه از طرف حکومت با فراز آوردن نام ونقش علی پور در رویداد های بهسود، چهره نموده است، خائنانه است. زیرا علی پور وعلی پورهای دیگر، عامل این رویداد ها نبوده ونیستند. بلکه نتیجۀ مظالم و پاسخکوی نیاز به مخالفت با زورگویی ها وسرکوب های خونین وپرمخاطره آنها رابه صحنه می آورد. – خطر جدی تری که حیات کلیت مردم را تهدید میکند و بزرگترین نگرانی مردم منطقه را بار آورده این است که طالبان، در برابر مردم هزاره و دارندۀ مذهب شیعه، با کینه ورزی و تعصب ویرانگر، تصفیه های قومی ونسل کشی را انجام میدهند. – سران و “رهبران” به آسایش و بارگاه ارگ رسیدۀ هزاره، گاه گاهی سرنارضایتی تکان داده، اما در عمل موضع وموقف حکومت را که در آن جای یافته اند، نماینده گی میکنند. – اکنون چه برای مردم بهسود و حومه و چه برای سایر مناطق قرار داشته در چنین وضعیت، راه دیگری جز مقاومت وتشریک مساعی مردمی برجای نمانده است. • پیرامون موضوع وجزئیات آن در آینده بیشتر خواهم نوشت.

You may also like...