عالمپور عالمی
درستنویسی، سادهتر از غلطنویسی است. شماهاییکه دوست دارید بنویسید؛ پس بنویسید. اما ریاضت کار دارد. سعی کنید، روشمند و با قاعده بنویسید. یادگیری روشهای نگارشی، چندان امرِ دشواری نیست. از نوشتن هیولا نسازید؛ بسیار با اطمینانِ خاطر، قلم بردارید و ایدههاتان را بر روی کاغذ بیاورید. آنگاه، متوجه میشوید که نوشتن، سادهتر از نانوشتن است و درستنوشتن سادهتر از غلط نوشتن.
کافیست ارادهای برای نوشتن داشته باشید. اگر، ارادهای برای نوشتن داشتید؛ قطعا اراده برای درستنوشتن نیز پیدا میکنید. دغدغهتان این نباشد که نوشتهی ما مورد پسند کسی قرار میگیرد یا نه. قضاوت نکن، بگذار که مورد پسندِ کسی قرار نگیرد. در ابتدای کار، هرچه دلِ تنگ و بیقرارت میخواهد بگو و بنویس.
خوانندهی عزیز! تو هم میتوانی بنویسی. همینگونهایکه من مینویسم و تو این نوشتهها را میخوانی. قطعا این نوشته، خالی از اشتباه نیست، اما مطلقا اشتباه هم نیست؛ هیچ ادعای بر بیعیب بودن این نوشته، نشده است. توییکه تصمیم گرفتهای از همین لحظه بهبعد بنویسی، پس بنویس. بهترین دوست تو در ابتدای کارِ نوشتن، همان سطل زبالهدانی استکه در کنارت، پر از «چتلنویسیهایت» شده است.
دوست عزیزم! میدانم با خواندن این جملات، علاقهات نسبت بهنوشتن بیشتر شده است. احساسات انسانیات را درک میکنم. من هم در ابتدای کار همین حس را داشتم. بهعنوان یک دوست یا هرچه تصور میکنی، برایت تاکید و تکرار میکنمکه هیچگاهی مطالعه را فراموش نکن. بههمان پیمانهایکه مینویسی، دو چندِ آن سرگرم مطالعهی کتابهای مورد علاقهات شو. مطالعهی پیگیر و مداومیکه انجام میدهی، در امرِ نوشتن و نویسنده شدنت، کمک میکند.
میدانم از اهمیت نگارش و نوشتار، آگاه استی. زیرا آدمها با نوشتن، بیشتر به معنای واقعی زندگی میرسند. ارزش پدیدههای ارزشمند و حیاتی را میدانند. بهچیستی و کیستی انسان، پیمیبرند و رسالت یک انسانِ رسالتمند را میدانند. نا گفتهها را باید نوشت تا حقیقت زندگی آشکار و نمایان شود.
خوانندهی گرامی! هیچچیزی بهنام ناممکن وجود ندارد. «ناممکن»ها، یک «نا» در ابتدای خود، اضافه دارند. «نا» را بردارید تا همهچیز «ممکن» شود. توییکه این متن را میخوانی حتما میتوانی بنویسی. نوشتن، سادهتر از حرف زدن است اما متوجه باشکه زیادیهم ساده نیست. یعنی سادهنگیر. جدی جدی به مطالعهی کتابهای خوب بپرداز و جدی جدی بنویس. هدفم از جدی جدی نوشتن، درستنوشتن و روشمند نوشتن است.
ابتدا سعی کن، آنچهکه در حافظه داری، بنویس. از ابتداییترین چیزها بنویس. از کوچکترین اتفاقهای روزمرهگیات بنویس. یک خاطرهات را بهیاد بیاور و ثبت کن. از خاطرهنویسی شروع کن، به دوستانت، نامهبنویس؛ زندگینامهات را بنویس. اکثر دوستانم، آرزوی نویسندهشدن را دارند ولی هیچگاهی عملا نخواستهاند بنویسند؛ آنها نویسنده نشدند. توییکه تا اینجا پیش آمدی؛ یعنی اقدام بهنوشتن کردی و نوشتی، از این بهبعد سعی کن، روشمند بنویس. روشها را که آموختی، تحقیق کن و مقالههای علمی از خود ارایه بده. مطالعهی پیگیر و علاقهی برای نوشتن، شما را به یک آدم خلاق و مبتکر بدل میسازد.
دنبال حرفهای خُرد و کوچک آدمهای اطرافت نباش. آدمهای استند که نمیخواهند رشد کنی. کسانی استند درستنویسی کار میکنند و کسانی استند که کار شان را همهگانی میکنند. آنهاییکه همهگانی میکنند بهنیت آموزش نیست. اگر بهنیت آموزش میبود ابتدا خودشان میآموختند. آنها تا اکنون نمیدانند که «واو» معدوله در نوشتار میآید. بهطور مثال: «خواهر»، بهشکلِ «خاهر»؛ نوشته نمیشود. بههرحال…
در این نوشته، بیشتر بر رعایتِ روش نگارش و قاعدهی نگارشی، تاکید شد. برای اینکه نوشتهتان روشمند باشد؛ نیاز بهشناخت دقیقِ نشانههای نگارشی دارید. نیاز است نشانهها را بشناسید و در جایکه لازم است، بهکار ببرید.
۱- نقطه (.)، ایست کامل.
۲- ویرگول (،) درنگ کوتاه.
۳- نقطهویرگول (؛) درنگ بلند.
۴- نشانهی پرسشی (؟.).
۵- نشانهی تعجبی (!).
۶- دو نقطه، نشانهای برای توضیح (:).
۷- سه نقطه، نشانهای برای حذف و تعلیق (…).
۸- گیومه، نشانهای برای برجستهسازی و نقل قول )«». )
۹- کمانک()، نشانهای برای اطلاعات اضافی و توضیحی
۱۰- دو قلاب [].
۱۱- خط فاصله (-).
۱۲- ممیز (/).
در رابطه به آموزش این موارد و رعایتِ نیمفاصلهنویسی و جدانویسی، از کتابِ «نگارش و روش تحقیقِ» دکتر یعقوب یسنا کمک بگیرید. کتاب ارزشمندیست و ارزش باربار خواندن را دارد. برای من بسیار آموزنده بود شما هم تهیه کنید و بخوانید؛ قطعا که ضرر نمیکنید. نویسا بمانید.