رفتن به خانهٔ کعبه «واجب» است یا «مُد»؟

منیژه نادری

۲۰ آگست ۲۰۱۶، هالند

سالانه بیشتر از 15 میلیون زائر برای ادای مراسم حج میروند و افغانستان نیز امکانات مسافرت حدود نزدیک به 25 هزار نفر را فراهم می سازد.

با یک نگاه اجمالی به وضعیت اقتصادی و درآمد نسبی مردم سنجیده میتوانیم که افغانستان از زمرهٔ کشور های تحت خط فقر است. ما میلیون ها بی سرپناه، آواره، یتیم، بیوه و معیوب داریم که امروز به دستگیری و فراهم سازی ابتدایی ترین احتیاجات زندگی شان نیاز دارند. بیکاری بیداد میکند و جوانان راه فرار گزیده اند، شماری از زنان بی بضاعت تن فروشی میکنند، درویزه گری و تگدی پیشهٔ نیازمندان پذیرفته شده است و دولت هنوز سر از گریبان ریا و عوام فریبی بر نه افراشته است تا توجهی به حال فلاکت بار مردم نماید.
با دریغ همانگونه که مردم با جنگ و فقر خو گرفته اند، نادیده شمردن و بی تفاوتی هم به ویژه گی های شماری از متمولان افزوده شده است.

در آغاز فلسفهٔ حج روی آگاهی مسلمانان از وضعیت و احوال همدیگر در زیارت کعبه بوده است تا در صورت امکان دستگیر هم باشند و به مشکلات هم پرداخته بتوانند. پرسشم از مسلمانهای جهان به ویژه کشور های فقیر و جهان سوم چون افغانستان این است که شما تا چه حد توانسته اید دشواری های سرراه خویش را بردارید تا رفته  پَری بر کلاه مسلمان های دیگر کشور ها بگذارید؟!

از جانب دیگر با در نظر داشت فلسفهٔ اساس حج در اسلام که رسیده گی به مشکلات مسلمانان دیگر میباشد، آیا یک زن و مرد بیسواد، باردوش و سالخورده یی که برای اجرای ساده ترین کارها به دستگیری نیاز دارد و هیچگونه اندیشه و نیروی کمک برای جهان اسلام در او دیده نمیشود، چرا باید رفتن حج بر او واجب باشد؟

با مطالعهٔ توضیح شرایط وجوب حج (1) دیده میشود که بیشترین شرایط طوری رقم خورده اند که فلسفهٔ اصلی حج دیگر نادیده گرفته شده است، یعنی تمام توجه به امکانات بدنی، صحی و مالی معین بوده است و در مورد عقل و توانایی های ذهنی صرف از «دیوانگی» شخص یاد شده است و درنهایت تلاش این بوده است تا وجوب حج بر مسلمان تحمیل شود و شخص خود را مسؤول رفتن به کعبه پندارد. حال تصور کنید زنی که در امور خانواده گی کمتر صلاحیت تصمیم گیری دارد و با هیچ مجالی از تفکر و آگاهی حقوقی، چگونه میتواند با پشتارهٔ خالی از اندوخته های اجتماعی و انسانی به تدبیر دشواری های جهانیان و اسلام پا گذارد؟ به این ترتیب ما میلیونها انسان عاری از  گوهر آگاهی در کشورهای عقب ماندهٔ اسلامی داریم که به اندک ترین مشکل اجتماعی دور و بر شان رسیده گی و پرداخته نمیتوانند، چه رسد به دشواری های جهان اسلام با درگیری های سیاسی این بازیچهٔ دست جهان غرب!

با درنظر داشت «وجوب شرایط حج»، گفته میشود که در روزگار پیامبر و سالهای بعد آن که شاید علاقمندان و واجبان شرایط سالانه به چند هزار نفر نمی رسید، خدمت بزرگی برای اسلام و تبادلهٔ فرهنگ اسلام به جهانیان بوده است. آنگاهی که انسان پا به پای اشتر میرفت و امکانات تخنیکی ارسال پیام و خبر صرف به دشوار ترین شیوهٔ مروج زمان فراهم بود، پیامبر در صدد ظهور اسلام و ایجاد روابط بود و بازمانده گان و پیروان سیاسی و دینی اش در فکر گسترش اسلام بودند که یکی از شیوه های واجب آن زیارت حج بود. پیامبری که در زمانش مورد تمسخر دشمنان اطرافش قرار می گرفت، آنگاه نمی دانست که روزی نفوس بیشتر از میلیارد مسلمان از او پیروی می کنند و تخنیک و پیشرفت تکنالوژی قاره ها را قریه یی میسازد که انسانهایش با امکانات علم و تخنیک به دوردست ترین نقاط وصل میشوند و فصل های جدید تمدن را می گشایند. پیامبر نمیدانست که در دیاری که حضرت بی بی خدیجه قبل از ظهور اسلام به پیشهٔ بازرگانی اشتغال داشت، در قرن 21 زن اجازهٔ ابتدایی ترین سهولت های زندگی چون راننده گی را نخواهد داشت و مانند جنس و حیوان با او برخورد خواهد شدو صلاح و مشورهٔ زن در سرزمین سیندخت و رودابه به روایت گویا حدیث و کلام او «قومی که سرپرستش زن باشد، زیر زمین بهتر است از بالای زمین بر آنها» تفسیر میشود. من نمیدانم که این حدیث بهتانیست بر پیامبر اسلام و یا حافظه پیامبر در منت گزاری از نخستین بانوی دستگیرش در دنیای اسلام کوتاه آمده است!

امروز مسلمانان میتوانند برای بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی خویش با سهولت های گستردهٔ رایج عصر تبادل نظر کنند. پرسشی که بیشتر به ریشهٔ فلسفهٔ حج پیوند دارد، بررسی سالیانهٔ اوضاع کشورهای اسلامی در حج است که چرا در کنار ادای مراسم مذهبی، برنامه های پژوهشی، اصلاحی و همایش های ویژه تدویر نمیشود تا وضعیت جهان اسلام بررسی شود؟ چرا هنوز عربستان به مثابهٔ یکی از وابسته های سیاسی و مستعمرهٔ اقتصادی دنیای غرب عمل میکندو جهان اسلام هیچ کمکی در زمینه نتوانسته است. به این نتیجه میرسیم که حج خلاف آن فلسفه یی که نخست مطرح شده بود، به یک تجارت عربستان مبدل شده است که بازرگانان آن از درآمد این عاید مقدس بازار کاباره های اروپا را گرمتر نگهداشته اند و عربستان هنوز به فکر افزایش درآمد حج است.

به گزارش «فردا نیوز»(2)، «خبرگزاری فارس: عربستان سعودی قصد دارد تا درآمد حاصل از برگزاری مراسم حج را به حدود 20 میلیارد دلار در سال افزایش دهد. به گزارش  بی بی سی، هم اکنون این کشور از برگزاری مراسم حج واجب و عمره سالانه 12 میلیارد دلار درآمد دارد که معادل 2.7 درصد کل تولید ناخالص داخلی این کشور است. شورای امور اقتصادی و توسعه عربستان از برنامه این کشور برای رساندن رقم فوق به 20 میلیارد دلار در سال طی چهار سال‌ آینده خبر داده است. این شورا پیش بینی کرده است که تعداد مسافران حج عمره این کشور از 8 میلیون نفر در سال جاری به 15 میلیون نفر در سال 2020 و 30 میلیون نفر در سال 2030 افزایش یابد. از سوی دیگر سعودی ها قصد دارند تا مدت زمان مجاز اقامت زائران در این کشور را افزایش داده و آنها را برای بازدید از شهرهای غیر مذهبی خود ترغیب کند.»

haj

این جدول حاکی از حوادث ناگواریست که در اثر بی توجهی مقامات مسؤول دولت عربستان در مراسم حج اتفاق افتاده است.

تراژیدی منا

«۴۱۷۳ کشته. این بیشترین رقمی است که تاکنون از سوی یک مقام رسمی عربستان درباره تعداد کشته‌شدگان حادثه اخیر منا اعلام شده است؛ البته با ذکر این نکته که براساس گزارش‌ها، رقم مذکور در سایت وزارت بهداشت عربستان درج و به سرعت برداشته و در نهایت تکذیب شده است. با این تفاسیر آخرین آمار رسمی در هنگام نگارش این مطلب، همان رقم بیش از ۷۰۰ کشته و چندین برابر آن زخمی و مفقودالاثر است؛ رقمی که احتمالاً طی روزهای آینده افزایش خواهد یافت و شاید حتی به بیشترین رقم اعلامی توسط مسوولان ایرانی، یعنی ۴۷۰۰ نفر، نیز برسد. رویدادی مقدس که بزرگ‌ترین گردهمایی سالانه مسلمانان جهان به شمار می‌رود، امسال با مدیریت ناصحیح به خون کشیده شد تا بار دیگر مساله توسعه در جهان اسلام مطرح شود.»(3)

 

فاجعه منا

تراژیدی منا، میزان 1394 خورشیدی

در بدل این همه رنج مقدسی که زائران برخود هموار میکنند و داشته های خویش را خرچ سفر حج می کنند، در کنار بی مسؤولیتی در برنامه های این کشور میزبان، دولت اسلامی عربستان چه توجهی به وضعیت مردم کشورهای غریب داشته است، کشوری که نفت یا شریان حیات شرق و غرب در رودبارهایش جاریست، چه عطایی برای جهان فقیر اسلام داشته است؟ و از جانبی هم همواره شاهد وضعیت نابسامان زائران در حج و تلفات سالانهٔ ایشان بوده ایم.

 امروز حج که دیگر ماهیت مذهبی خود را باخته است، در افغانستان بیشتر از درآمد های ناجایز و ناروا برنامه ریزی میشود. حج وسیله ییست برای نمایش دینداری که حتی سیاستمدار بی دینش هم با این جامه آراسته میشود و به چشم مردم خاک میزند.

میگویند در اصول ایجاب شرایط ادای این رسم، «حجْ بر ديوانهْ واجب نمى شود» ولی با در نظر داشت توضیحات ارایه شده، آیا هنوز هوشیاری میخواهد حج برود؟ بیایید با دستگیری هم میهنان بی بضاعت خویش، در فکر بازسازی کعبهٔ دل باشیم، بیایید با یک تدبیر منطقی سنگی بر شیطان ذهن خود بکوبیم و انسان امروز شویم!

رویکردها

(1) http://v0.bahjat.ir/index.php/ahkam/manasek-haj/258-2011-09-06-16-14-15.html

(2) http://www.fardanews.com/fa/news/526244/عربستان-در-فکر-افزایش-درآمد-حج-به-۲%DB%B0-میلیارد-دلار

(3) http://raminf.com/?cat=41

(4) http://mersad70.blog.ir/1394/07/09/اسامی-جان-باختگان-ایرانی-در-فاجعه-منا

You may also like...