ریشه های عقیدتی و پس منظر سیاسی “گروه تکفیری طالبان”

داکتر سید موسی صمیمی

از آن زمان (۱۵/۱۶ سپتامبر) به این سو که گروه طالب، به ویژه بخش گروه حقّانی غلجایی تبار در تداوم خصومت تاریخی با گروه ملا غنی برادر درانی تبار، “ارگ نشین” گردیده اند، نوشته های زیادی، نظر به دیدگاه های ایدولوژیک و مواضع سیاسی هر گروه هم از طرف نخبگان افغان و هم از طرف اندیشکده های جهان در مورد گروه طالب رقم زده شده اند، از جمله تنها در Foreign Affairs، جریده معتبر اندیشکده امریکایی در حدود ده نوشته در این مورد پیشکش گردیده، که آخرین آن تحت عنوان “القا عده در رویارویی با دولت اسلامی” با عنوان تحتانی “کشمکش نیرو های جهاد در افغانستانِ طالبان” به قلم کول بنزل، “کارشناس سیاسی افغانستان” بتاریخ ۱۴ سپتامیر نشر گر دیده است.

من عجالتاٌ قصد “انگولک” به این ارزیابی ها را ندارم. ولی این جانب در گام نخست در خطاب به کسانی مینویسد که میگویند در مورد کار روایی های طالب نباید “پیش داوری” کرد، بگذارید تا دیده شود که رهکار آنها کشور را به “کجا آباد” میکشاند، پس از آن میتوان در مورد، بر کرسی قضاوت نشست. نوشته دست داشته بازتاب برداشت نویسنده از اوضاع مسلط در رابطه با گروه طالب در سال ۲۰۱۲ میباشد. در این نوشته از یک سو بر ریشه های عقیدتی و پس منظر سیاسی یک جریان التقاطی (متشکل از جزم گرایی دینی و ادعای تک تباری بدوی) روشنی انداخته شده و از سوی دیگر و در حین حال نقش اسلام آباد در مورد بسیج یک گروه دهشت افکن به مثابه ابزار سیاسی در خدمت استراتژیک پاکستان بررسی و بیان میگردد. ؛ نکاتی که اگر اشخاص انفرادی آن را آگاه و یا ناآگاه، غرض  “تطهیر این گروه” به باد فراموشی سپرده باشند، ولی در حافظه جمعی و تاریخی باشند گان هندو کش (سیاه کوه ها) حک گردیده اند.

ادامهٔ مطلب

You may also like...