پروفیسور عبدالاحمد جاوید، دانشمند خودآگاه و پاسدار پیشتاز فرهنگ

دكتور شمس الحق آریانفر

سخن از عبدالاحمد جاوید است. فرزانه یی كه همه مدارج علم را پیمود و عناوین و القاب برین، آموزش اكادمیك را از آن خود كرد.

آری سخن از پروفیسور، اكادمیسن،‌ پوهاند، دكتور عبدالاحمد جاوید است. دانشمند آگاه و اندیشمند خودآگاه كه پاسداری فرهنگ دیرین و شكوه و عظمت پار و پیرارین را قامت افراشت.

خردورزی، كه از دریچهٔ فرهنگ، سیاست فرهنگی زمان را به نكوهش گرفت و در این راستا، فشار و خشونت، از دست دادن مقام دولتی و رانده شدن از كار و وظایف رسمی را صمیمانه پذیرا گشت.

پروفیسور عبدالاحمد جاوید، در سال 1304 خورشیدی در باغ علی مردان كابل زاده شد.(1) لیسه حبیبهٔ را به پایان رسانید و در سال 1324 شامل دانشكدهٔ ادبیات دانشگاه كابل شد و در پایان همان سال با استفاده از یك بورس تحصیلی در رشتهٔ حقوق و علوم سیاسی به تهران رفت و شامل دانشگاه تهران گردید.(2)

در عین زمان تحصیل را در دانشكدهٔ حقوق و علوم سیاسی و دانشكدهٔ ادبیات آغاز كرد. تا سال 1328 لیسانس هردو دانشكده را بدست آورد و برای اخذ دكتورا ثبت نام كرد. دو سال درین زمینه كار نمود و قبل از این كه رساله دكتورا را به اتمام رساند، به همراهی شادروان سعید نفیسی به افغانستان آمد.(3).

نامبرده در این وقت در لیسه حبیبیه و در دانشكدهٔ ادبیات به حیث استاد، پذیرفته شد و تدریس را آغاز نمود و شاید در سال 1330 بود كه بحیث مدیر نشرات رادیو كابل وقت تعیین گردید.

عشق وعلاقهٔ خرد اندوزی او را آرام نگذاشت و بعد از دو سال دوباره به تهران رفت و در سال 1335 به اخذ درجهٔ دوكتورا در ادبیات فارسی دری، به كشور برگشت.

استادی و تدریس را ادامه داد. در سال 1340 عضو هیأت بررسی كتب درسی وزارت معارف مقرر گردید.

jawed۱

در سال 1345 به حیث استاد زبان دری، به دانشگاه تاشكند رفت كه تا سال 1348،‌ تدریس زبان را در تاشكند ادامه داد.

در ماه ثور سال 1351، شورای عالی دانشگاه كابل، استاد جاوید را به حیث رئیس دانشگاه كابل انتخاب نمود.(4) استاد جاوید مدت یك سال و دو ماه تا سرطان 1352 ریاست كرد. رفتار، اندیشه و عملكرد او را نظام وقت تحمل نداشت، چه جاوید مجری برنامه های فرهنگی نادرست نظام وقت بوده نمی توانست. جاوید را بركنار كردند و به جرم این كه هر غلطی را نپذیرفته است. در همین رابطه است كه دانشمندی می نویسد: استاد بزرگوار،‌ عمر گرانمایه اش را بی دریغ در راه تتبع و پژوهش جهت روشن ساختن هویت ملی و فرهنگی كشور صرف كرد. پیوسته تلاش می ورزید كه از لابلای متون و نصوص تاریخی و با اعتبار، حقایق انكار ناپذیر علمی را به دست آورد… در راه رسیدن به این هدف والا و انسانی از دشواری ها نهراسید. بی انصافی ها، كنار زدن ها وكم لطفی ها را شجاعانه و رسالتمندانه پذیرفت، ولی با پای قلم و سلاح دانش در برابر دژخیمان و دشمنان فرهنگ قدیم و قویم این مرز و بوم، قامت برافراشت و ایستادگی كرد؛ زیرا باور داشت كه پاسداری از هویت فرهنگی ملت ها، ضامن استقلال و آزادی آنهاست.(5)

داوود به قدرت رسیده بود، پیدا بود كه چنان دانشمندی آگاه و جسور را داوود با آن غرور و تعصبی كه داشت نمی توانست تحمل كند . آن استاد فرزانه را از كار رسمی و وظیفه تدریس نیز كنار زدند. جاوید بیكار و خانه نشین گردید.(6) در همین زمان (سال 1356) فریضهٔ حج بیت الله را انجام داد، تا اینكه كودتای ثور شد و نظام داوود سقوط كرد و جاوید در دوم برج حوت سال 1357 به حیث عضو در اكادمی علوم افغانستان پذیرفته شد و ده سال این ظیفه را ادامه داد.(7)

در سال 1367 كشور را ترك كرد. مدتی در پاكستان و بعد در لندن، اقامت اختیار كرد و بالآخره در 9 اسد 1381 برابر با 21 جولای 2002 در لندن پدرود حیات گفت. جنازه اش در 13 اسد 1381 به افغانستان انتقال یافت و در شهدای صالحین به خاك سپرده شد.

مقام علمی، القاب و افتخارات:

استاد عبدالاحمد جاوید، از نگاه تحصیلات اكادمیك و استفاده از محضر استادان بزرگ و مطرح روزگار در عرصه ادبیات، نسبت به هر دانشمند دیگر از تفاوت و امتیاز فراوانی برخوردار است.

در سال 1327 شهادتنامه لیسانس را از دانشكده ادبیات تهران گرفت و در سال 1328 شهادتنامه لیسانس را از دانشكدهٔ حقوق و علوم سیاسی تهران بدست آورد.

در سال 1335، دیپلوم دكتورای ادبیات را از دانشگاه تهران گرفت.(8) مهمتر از همه درین دوره آموزش به پای درس استادان بزرگ فرهنگ و ادب نشست و از آنها فیض برد.

استاد بدیع الزمان فروزانفر، دكتر ذبیح الله صفا، داكتر محمد معین، استاد سعیدنفیسی، داكتر حسین خطیبی، استاد جلال الدین همایی، استاد فاضل تونی، كاظم عصار، میرزا عبدالعظیم قریب، داكتر لطف علی صورتگر، عباس اقبال و… از استادان جاوید در زمینه ادبیات بودند.

همچنان در دانشكدهٔ حقوق و علوم سیاسی از محضر كسانی چون: دكتر شایگان، دكتر امامی، دكتر عمید، دكتر همایون فر، دكتور حكمت، دكتور زنگنه  و دكتر مشكوه، فیض و بهره گرفت.

در افغانستان مقام و مدارج علمی را یكی پی دیگری تصاحب نمود . در سال 1340 رتبه علمی “پوهاند” یعنی پروفیسوری را كمایی كرد.

در سال 1365 در اكادمی علوم افغانستان،‌ عنوان اكادمیسن را گرفت و در سال 1366 از جانب وزارت اطلاعات و كلتور وقت لقب “كارمند شایسته فرهنگ” را بدست آورد.

همچنان در دوره های مختلف كار خویش، مدال های افتخاری “پوهنه، و « فداكار” را نیز نصیب گردید. استاد جاوید این فیوضات علمی را به دانشجویان و طالبان علم جاری ساخت. در كنار تدریس همیشگی و راهنمایی فرهنگیان و استادان ادب، در حدود بیش از 50 دانشجو را مستقیماً در كارهای علمی راهنمایی كرد.(9)

استاد جاوید،‌ درین سازمان ها و انجمن ها افتخار عضویت داشت:

– انجمن نویسندگان افغانستان

– شورای وزیران برای تحصیلات عالی

– انجن دوستی افغانستان و سازمان ملل متحد

– انجمن دوستی افغانستان و فلسطین

– عضو لویه جرگه افغانستان 1986

– هیأت رئیسه آرشیف ملی افغانستان

– رئیس جوایز مطبوعاتی

آثار و نبشته ها

از پروفیسور دكتور عبدالاحمد جاوید، آثار فراوانی به گونهٔ كتاب و رساله،‌ مقالات، و سخنرانی ها در داخل و خارج برجا مانده است. نگرشی بركار كردهای استاد نشان می دهد كه بیشترین آثار برجا مانده از جاوید به گونهٔ سخنرانی و بیانیه هایی است كه به مناسبت های مختلف در سیمینار ها و سمپوزیم های ملی و بین المللی ارائه كرده است.

به ویژه در سالهای اخیر عمر كه در هجرت بود، طی ده سال از 1367 تا 1377 بیش از 80 سخنرانی(10) ،در محافل و مجالس مختلف داشته است كه گردآوری و چاپ آن مجموعه گران ارجی را فرادست می آورد. و اما نامگوی آثار استاد جاوید به گونه فشرده:

كتاب های چاپ شده:

اوستا، سال 1999، سویدن:  درین كتاب جغرافیای تاریخی آریانا، خراسان و افغانستان، با همه ابعاد آن به شناسایی آمده است. این كتاب به ویراستاری پروفیسور عبدالرسول رهین، از سوی شورای فرهنگی افغانستان، چاپ گردیده است.

استاد جاویددر رابطه به این اثر می نویسد: “این دفتر گزینه یی از یادداشت هایی است كه لقمه لقمه اندوخته و رقعه رقعه دوخته شده است… امیدوارم دفتر های دیگر آن كه مشتمل بر مباحثی در زمینه جغرافیای تاریخی شهرهای افغانستان، اقوام، زبانها، ادب و فرهنگ، عادات و رسوم مردم ماست، یكی پس دیگر به زیور طبع آراسته گردد. گفته شمس الدین بستی:

گر بمانیم زنده بر دوزیم دامنی كز فراق چاك شدست

ور نمانیم عذر ما بپذیر ای بسا آرزو كه خاك شدست(11)

و در بخش دیگر پیشگفتار خود می افزاید:

این اثر نتیجه تلاش ها و كوشش هایی است كه با بضاعت مزجاه در هجرت و غربت به ادامه پژوهش های دانشمندانی چون كهزاد، غبار، خلیلی، حبیبی، توروایانا، رشتیا، صدقی، طبیبی، فرهنگ، پژواك، نیر، میوندی، رضوی، كاكر، هاشمی، حق شناس و… صورت گرفته است…

توقع نگارنده از پژوهشگران جوان و پرتوان این است كه با نقد و بررسی عالمانه، ارائه اسناد موید، مكمل و یا مغایر آن این مهم را به سر و ثمر رسانند و در شناساندن هویت ملی ما، عنایت جمیل مبذول دارند.(12)

استاد جاوید در این رساله حدود و مشخصات آریانا و خراسان را مشخص می سازد و یاد آور می شود كه بعد از خراسان قسمتی از سرزمین های ما به نام « روه» یاد می شده است.

در بخش اسم خراسان استاد جاوید به یاری اسناد موثق نشان می دهد كه افغانستان امروز، از صدر اسلام تا زمان امیرمحمد افضل خان ه 1284 قمری خراسان خوانده می شده است:

رودكی گفته است:

مهر دیدم با مدادان چون بتافت از خراسان سوی خاور می شتافت

فخر الدین گرگانی گفته است:

خوشاجایا برو بوم خراسان دروباش و جهان را می خور آسان(13)

و در اخیر در مهر امیر محمد افضل خان پدر امیر عبدالرحمن این بیت نقل شده بود:

دو فوج مشرق و مغرب زهم مفصل گشت امیر ملك خراسان محمدافضل گشت.

نوروز خوش آیین، چاپ اول، لوموژ فرانسه، انجمن فرهنگ افغانستان، 1999، چاپ دوم،‌ كابل، 1384. درین كتاب، نوروز در كابل، هرات، غزنه، بدخشان،‌ خراسان، پشتونخواه و همین گونه نوروز در كشور های ایران و مصر، تركیه و هند به شناسایی آمده است.

رایحه صلح در فرهنگ ما، اكادمی افغان، لندن 1998

مدارا و مروت در ادبیات فارسی،‌ لندن 1999

آثار برگزیدهٔ دری

افسانه های قدیم شهر كابل

نگاهی به اشعار دری خوشحال خان ختك

قرائت فارسی برای صنف هفتم

قرائت دری برای صنف هشتم

قرائت دری برای صنف نهم

جغرافیای افغانستان

تاریخ ادبیات دری در چهار جلد، متن درین برای صنف های اول، دوم، سوم و چهارم دانشكدهٔ ادبیات دانشگاه كابل.

تحقیق در املا و انشای فارسی

متن سخنرانی های رادیویی

مقاله ها:

آریانا، خراسان و افغانستان، مجلهٔ آیینه فرهنگ 1377

نیمروز افغانستان، مجلهٔ آیینه فرهنگ 14/ 1377

آشنایی با بیدل، مجلهٔ خراسان 1364

اجتماع بزرگ هرات از دیدگاه پوهاند جاوید (مصاحبه)

افسانهٔ بابه نوروز،‌ مجلهٔ كاروان 16/ 1374

افغانستان مهد پیدایش زبان دری، آریانا برون مرزی 14/ 1378

بازتاب تعبیر ها در بیان شاعران، خراسان 12/1362

تجلی فرهنگ مردم در شعر فارسی، فصلنامهٔ ایران شماره 6/1375

تخت و تاج كابل، (ترجمه از عربی) كاروان، 14/1372

دختر میرهفت تالاب،‌ نشریه وحدت ملی، شماره 11

درود بر زن درود بر مادر، مجلهٔ آسمایی 6/1377

روشنان سپهر شعر و ادب، آسمایی، شماره 1

زاد سروی از بوستان جهان آرا، نیمروز افغانستان 17/1377

زبان ما، جهان ما، مجله حریر 21/1376

بحثی در بارهٔ زبان فارسی (دری)

سبك و مختصات نثر خواجه عبدالله انصاری، ادب 10/1341

سرخ بت و خنك بت، مجلهٔ آسمایی، 13/1199

سرگذشت تاج التواریخ، ادب 18/1349

شب یلدا، بخوان و بدان 4/1373

شكوه شعر حماسی و حكیم فردوسی، آسمایی 9/1377

صفحهٔ از روابط سیاسی افغان و هند، 1978

قصه ابراهیم آذر، كاروان، 19/1374

گسترهٔ ادب دری در جامعه تركی زبانان،‌ مجلهٔ رسالت 2/1377

مولانا جلال الدین بلخی شاعر متصوف، آسمایی، 5/1376

ناصر خسرو بلخی، آسمایی 1377

نكات مهم املایی و انشایی، صریر 22/1376

آفتاب خراسان جامی،

نوروز ومراسم گل سرخ در بلخ،

 نهرو مبارز و سیاستمدار،

نكته های در لابلای كتاب های خطی و چاپی، وغیره.

مقاله هایی كه در مجموعه ها چاپ شده است:

نفوذ برمكیان در ادبیات فارسی (عابدی نامه) در بزرگداشت سیدامرحسین عابدی

دری گفتاری افغانستان در شعر مولانا، كتاب مجلس مولانا، 1353

نظر اجمالی به فرهنگ دورهٔ محمدزایی، سالنامه كابل 1311

وجوه اشتقاق و تسمیه های شهر ها در شعر دری، بخوان و بدان 3/1373

آثار چاپ ناشده:

حقوق اساسی هند، ترجمه پایان نامه دانشكدهٔ حقوق

زبان و ادبیات پشتو، پایان نامه دانشكدهٔ ادبیات

ادبیات فارسی در افغانستان از آغاز سده 12 تا نیمهٔ سده 13 رساله دكترا

سخنرانی ها و كنفرانس ها:

زبان فارسی و اهمیت جهانی آن، 1990، لندن شهرداری كنز، میگتون

تجلی فرهنگ عوام در شعر فارسی، 1990، لندن كانون ایران

تجلی فرهنگ عوام در شعر نظامی، یونیورستی لندن

سبك هندی در شعر فارسی، 1991 لندن كانون ایران

قصیده در شعر فارسی و پایگاه فرخی در قصیده سرایی 1993 لندن (كانون فرهنگی ایران)

نگاهی به بعضی زبان های افغانستان 1995  لندن (انجمن افغانها)

شعر و ادبیات معاصر افغانستان 1995 لندن (كارگاه هنر)

كابل در آیینه تاریخ 1995 لندن (مركز تحقیق و تنویر افكار)

بحثی در مورد نقش جهانی زبان فارسی 1996 لندن (انجمن ایرانیان دانشگاه)

نوروز خجسته 1996، لندن (انجمن افغانان)

عاشورا روز حماسه وایثار، 1996‌، لندن (مركز تحقیق و تنویر افكار)

نوروز باستان، 1997، لندن (مركز تحقیق و تنویر افكار)

واژه ها و ایماژها در شعر قهار عاصی 1997 لندن

جوانمرگ شعر و جوانمرگ زندگی 1997 لندن (اولین سالگرد)

نو روز در افغانستان 1997، هالند امستردام

نقش زبان فارسی- دری در همبستگی ملی و فرهنگی هند، هالند

ابوریحان بیرونی، 1997، كلیفورنیا، (دعوت اكادمی افغان)

نو روز و سابقه آن در افغانستان 1998، لندن (دعوت اكادمی افغان)

وصف امام حسین در ادبیات فارسی 1998، لندن (دعوت انجمن اسلامی دانشجویان)

نكاتی در بارهٔ فرهنگ قدیم، 1998، سویدن (دعوت كلوپ قلم)

بامیان، 1998، هامبورگ (دعوت دانشگاه هامبورگ)

بامیان در باستان و داستان 1998، لندن (اكادمی افغان)

داستان حضرت ابراهیم در اشعار عرفانی، 1999، لندن (انجمن اسلامی دانشجویان)

نام های سرزمین ما در ادوار تاریخ، 1999، لندن، (اكادمی افغان)

شكوه عشق در آیینه شعر، 1999، هالند (دعوت انجمن فرهنگ و هنر)

استقلال و نهضت آزادیخواهی، 1999، هالند (انجمن افغانان)

گل پاچا الفت و شعر دری، 2000، بریتانیا (انجمن فرهنگ و هنر)

آیین های نو روزی،  2000، هالند، (انجمن زنان افغان)

سیر تصوف و ادب در افغانستان، 2000 لندن (مسجد جامع ریجنتس) (14)

پا نوشت ها:

1- نو روز خوش آیین، اكادمیسن دكتر عبدالاحمد جاوید، به كوشش حسین فرمند و جاوید فرهاد، ناشر نفیسه جاوید، كابل، چاپ دوم، 1384،( در كتاب “كی كیست در فرهنگ برون مرزی افغانستان”  سال تولد جاوید 1305 در گذر حاجی عزت الله و رشد دوران كودكی او در محله ریكاخانه ثبت گردیده است).

2- در كتاب: كی كیست در فرهنگ برون مرزی افغانستان، جلد اول، تالیف و تدوین پوهاند رسول رهین، استاكهلم، سویدن، 1384، ص75، این سفر در سال 1322 ثبت گردیده است.

3- كی كیست… ، همان، 6 ، 7

4- در كتاب: كی كیست…، همان،‌ مقدمه، انتخاب جاوید سال 1351 قید گردیده است.

5- نوروز خوش آیین، همان، کوشش عبدالحسین فرمند، مقدمه.

6- در رساله نوروز خوش آیین، همان، كار در مدیریت نشرات رادیو و تالیف و ترجمه در همین دوره بعد از سال 1351 آمده است.

7- در سالهٔ كی كیست…، همان، استاد جاوید تا سال 1367 به حیث استاد و مشغول تدریس معرفی شده است.

8- دانشنامه ادب فارسی،ادب فارسی در افغانستان، تهران 1378، ص275

9- نوروز خوش آیین، همان

10- كی كیست، همان، ص78

11 و 12- اوستا، تالیف، اكادمیسن دكتر عبدالاحمد جاوید، شورای فرهنگی افغانستان، سویدن، 1378، 58

13- اوستا، همان، 92 به نقل از سراج التواریخ، فیض محمد كاتب، انتشارات بلخ، 1373، ص107

14- كی كیست، همان شناسنامه جاوید

You may also like...