Skip to content
زینت نور
اول خدا سرشت ترا از گِل بهشت
آنگاه شعر عاطفه را بر دلت نوشت
پیوسته دور کرد ترا مثل آفتاب
از لحظه های تیره و از روزهای زشت
نام مرا به نام تو پیوند داده بود
از ابتدای کار ز آغاز از سرشت
با من بمان به خاطر نبضی که می تپد
در دستهای پاک تو ای منجی، ای بهشت
از بس که فال حافظ دست تو دیده ام
شاخ نبات من شده این جنگ سرنوشت
آباد کن مرا که به پایان رسیده است
بی تو تمام قامتم از خشت تا به خشت
هرروز در طلوع تو تکرار میشوم
تن میدهم دوباره به بازی مات و کشت
* * *
اول فبروری ۲۰۰۷
Tags: پیوندزینت نور
You may also like...