این روزها، از بس شعر و پیام شکوه و شکایت از ستم ستمگران روزگار در جانم واویلا و غوغا برپا میکند و یا همچنان بحث و جدل، تحلیل و تفسیر و شک و وسواس در امر مقاومت سختافزارانه در برابر سپاه خونریز وحشیان قرن را با کراهت و صراحت میشنوم و میخوانم؛ بیدرنگ باز به شیخ نجمالدین کبرا، از پیشوایان ... بیشتر بخوانید »
مژده به علاقمندان کتاب
انتشارات شاهمامه به مثابهٔ یکی از مراکز برگ آرایی، چاپ و فروش کتابهایی به زبان های کشور در اروپا، که در چاپ بیشتر از ۲۰۰ اثر همکاری نموده است، اینک ۶۰ عنوان کتاب نشر شدهء خویش را برای فروش آماده دارد. علاقمندان میتوانند به پیامخانهٔ انتشارات شاهمامه و یا وتساپ 31641375638 + پیام بنویسند. صحبت تلفونی مطابق وعدهء تعیین شده ... بیشتر بخوانید »
بهاران و داسها
شبگیر پولادیان مزرع سبز فلک دیدم و داس مهی نو حافظ روزگاری شاعر شبه انقلابی که هوس اقتدار خون وانقلاب را در رویاهای سرگرداناش میپرورید؛ از تهی دل فریاد کشید: «ای پتکها ای داسها یکجا شوید یکجا شوید!بر پنجمین برج زمان بالا شوید بالا شوید!» فرشته در گذری امین گفت. دیری نگذشت که « داسها و پتک» بههم آمدند و هزاره «سرزنش» و «سرکوب» را رقم زدند؛ تا «فصلهای ... بیشتر بخوانید »
هزار و چهارصد
جلیل شبگیر پولادیان چارصد سال و هزار دیگرو به یک چشم به هم مالیدنروی غلتانک یک قرن دیگرافتادیمبرف در برف شتابانپشت ماه بهمنپشت آن ماهی رنگین شناور در برفاز فراز سر یک قله سرازیر شدیمما که فرزند زمانیمزمینگیر شدیمکودکی را و جوانی رابال و پر افشاندیمدر گذرگاه زماننو به نو کهنه شدیمچقدر پیر شدیم۲۱/۳/۲۰۲۱ بیشتر بخوانید »
به فردوسی بگو ما را ببخشد
جلیل شبگیر پولادیان به فردوسی بگو ما را ببخشدکه ما کاخ زبان اسمانسایشبه خاک پست افگندیمزبانی را که او با شیر مام خویشتن پروردزبانی را که او با جوهر خون نیا چون تیغهی شمشیر اباش دادبه زنجیر اسارت پای بستیم وبه ژرف چالهی بنبست افگندیم زبان مادری را ما چو سرو کاشمر از ریشه برکندیمبه فردوسی بگو ما را ببخشدکه ما ... بیشتر بخوانید »
خدای طالبان یا خدای عارفان
ج. شبگیرپولادیانهامبورگ. جرمنی ملای زاهد نما و شریعت پناهی که از فرط تعصب و خشک مغزی چون لبلبو چهره گوشت آلودش به سرخی می گرایید؛ بر سر درویشی فرود آمد. درویش ژولیده مو که در نیمه شب به جای نماز تهجد با دوتار خود سرود می خواند.حضرت شریعت پناهی موذیانه گوش فرا داد تا بشنود که درویش چه می خواند:من عاشق دیرینهام من ... بیشتر بخوانید »
سالار عزیزپور
شبگیر پولادیان، حماسهیی برای کوه
پرتو نادری پولادیان یکی از چهرههای درخشان شعر معاصر پارسیدری در افغانستان است. او همچنان یکی از نمایندهگان برجستۀ شعر پایداری نیز هست. پولادیان در دهۀ شست خورشیدی تلاش کرد تا با پایهگذاری یک نهاد فرهنگی زیر زمینی گونهیی از همسویی را در میان شاعران مخالف دولت پدید آورد. با دریغ آنچه را که او و شماری از فرهنگیان دیگر ... بیشتر بخوانید »
بی ماهی و ماه موج، دفتر شعر شبگیر پولادیان
صبح آزادی
از شبگیر پولادیان به قهرمانان در خون نشستۀ زندان پلچرخی ازخون جوانان وطن لاله دمیده ست برماتم سرو قدشان سرو خمیده ست عارف قزوینی بیا که کوه خمیده ست پیش قامت من چه رستخیز به پا می کند قیامت من زمین چو شاخ درختان به لرزه می آید به گاه یورش رهوار پر صلابت من بر آستان اسارت نمی نهم ... بیشتر بخوانید »