به یاد جان باخته گان سوم حوت

عتیق الله نایب خیل

سوم حوت 1358 خورشیدی روز دیگری از روزهای حماسه ساز در برگ های تاریخ کشور ماست. روزی که شهریان با شهامت کابل صدای اعتراض، نفرت و انزجار شان را از قوای اشغالگر شوروی و دست نشاندگان شان بیان کرده و به گوش جهانیان رسانیدند. اعتراض به تجاوز با طغیان خشماگین مردم در کوچه ها و خیابان های کابل ابراز شد.

با گذشت بیست ماه از حاکمیت رژیم کودتا، سرکوب خونین، مردم را مرعوب نساخت. کودتا چیان خلق و پرچم نه تنها بر اوضاع تسلطی نیافتند بلکه قادر به انسجام درونی در صفوف خود نیز نشدند. روس ها که رژیم دست نشانده را در سراشیب سقوط می دیدند برای چارهً امور به مداخله مستقیم پرداختند و قطعات نظامی به کشور ما گسیل داشتند.

باتجاوز روس ها به کشور در ششم جدی همان سال، این سوال اساسی در برابر همگان قرار گرفت که آیا اوضاع به سوی تثبیت قدرت کودتاچیان پیش خواهد رفت و یا موج اعتراضات و تشدید جنگ. اما دیری نگذشت و هنوز کودتا چیان مصروف رقص و پایکوبی و برگزاری میتینگ ها بودند که قیام سوم حوت جشن پیروزی را به کام شان به زهر تبدیل کرد و مردم با شهامت کابل با دستان خالی با روس ها و ایادی شان اعلان جنگ دادند. مردمی که برای آزادی فریاد می کردند و خون می دادند. زیردستان گوش به فرمان شوروی مردم را به گلوله بستند و قربانیان دیگری به قطار جان باختگان راه آزادی افزودند.

هرچند قیام را به خاک وخون کشانیدند، اما آن مقاومت این درس را داد که نمی توان با تکیه و زور سلاح ملتی را به انقیاد کشانید. روس ها و زیردستان افغانی آن با آخرین امکانات نظامی و وسایل سرکوب مجهز بودند، اما در برابر مردمی که با ارادهً آهنین و با همبستگی، اتحاد عملی و شجاعت خودشان به میدان آمده بودند، سرانجام شکست خوردند.

جنگ سرد آخرین توان اتحاد شوروی سابق را در زمین های کشورما به تحلیل می برد؛ و سرانجامٍ روس ها همان بود که دیدیم و حزب دموکراتیک خلق افغانستان در گودالی که به دست خودش برای مخالفینش کنده بود، مدفون گردید.

با دریغ که مردم ما؛ آن طوری که در میدان های جنگ رزمیده اند؛ در میدان سیاست ثمرهً همهً دستاورد ها و پیروزی های شان به یغما رفته و به پای عده یی افراد جاه طلب و منفعت جو نوشته شده؛ و خود نتوانسته اند از مزایای پیروزی برخوردار گردند. شکست روس و سقوط دولت کودتا، بجای آرامی و بهروزی، با حلقه های فاجعه آمیز دولت تنظیم ها، طالبان و سرانجام دولت فاسد کرزی و غنی تکمیل گردید که در ماهیت تفاوتی با استیلای روس ها نداشت و ندارد. سهم مردم همان بدبختی است و دولت های فساد پیشه.

وقتی از سوم حوت یاد می کنیم، نباید فراموش مان گردد که اگر آن روز یک حماسه بود، درعین حال نیز یک فاجعه بود؛ و وقتی پای فاجعه یی در میان باشد وجدان انسانی تحکم به مذمت و نکوهش عاملین آن را ضروری می داند.امروز، این جا و آن جا، عده یی از اعضای خلق و پرچم به خود جرئت می دهند تا از اعمال گذشته ً شان به دفاع برخیزند. خاموشی در برابر آن ها و هر نوع کم رنگ ساختن روزهای تاریخی کشور ما در برابر تجاوز، اهانتی به خون شهدای راه آزادیست. کسانی که تا دیروز در برابر مردم قرار داشتند و هنوز خون هایی که به دست شان ریختانده شده از دامان شان نخشکیده است، امروز باز با ادعای خدمت به مردم و کشور زبان گشوده اند و قلم را نیز از نوشتن شرمسار ساخته اند.

آن هایی که در روز سوم حوت به روی مردم آتش گلوله گشودند، سزاوار نفرین ابدی اند.

You may also like...