کی از کی نماینده گی می کند

نصیر مهرین

پدید آمد این گنبد تــیزرو
شگفتی نماینده ی نو به نو

(فردوسی)

شاید شنیده وخوانده باشیم که بانو ویا آقایی که نمایندۀ مردم فلان محل است در شورای ملی و یا مجلسی چنین گفت. یا اینکه نمایندۀ افغانستان در ملل متحد با عضویت پاکستان در موسسۀ ملل متحد مخالفت کرد. ویا، نمایندۀ محصلان از رفتار وزیر معارف با خاطر آزرده نشست را ترک کرد و…

در این صورت واضح است که تعدادی از مردم شخصی را به عنوان هویدا کننده ویا وانمود کنندۀ آرزو های خود انتخاب کرده اند که سیر ومراحلی را هم طی کرده است.

در ادبیات سیاسی، گونۀ دیگری از “نماینده گان” را هم داریم که تحمیلی اند. کسانی از بالا تعیین شده اند که به عنوان نمایندۀ کارگران ودهقانان و همه زحمتکشان گپ های دل بالا ننشینان را بنمایانند.

در جامعۀ متشکل از اقوام، قبیله ها وملیت های چندین گانه و دارندۀ زبانها و مذهب ها هم گاهگاهی، کسانی ادعای نماینده گی از قوم ویا زبان مذهبی را میکنند. در صورتی که آنها را مراجع آن قوم و . . . زبان و مذهب نماینده انتخاب نکرده باشند، نماینده های بی پایه ودر نهایت نمایندۀ ذوق وسلیقه ویا عقیده وفکر خود استند.

هر اندازه جامعه یی مانند افغانستان با تشتت وپراگنده گی، بحران در اجزا اجتماعی و نبود تفاهم مواجه باشد، نماینده گی کردن در سطح محدود قرار میگیرد. اگر جانب احتیاط و احترام در میان آید، راه درست این است که شخص دارندۀ علایق و گفتنی های معین، سیری را طی کند، ببیند که با کی ها هم نظر است و با ایجاد ونهادن نامی بر یک نهاد، در صورت موافقت اعضأ از نماینده گی آنها گپ بزند.

پس ازاین سخنان پیش درآمد، نخست میخواهم بگویم که طالبان نمایندۀ تحمیلی یک طرز تفکرعقب مانده، آشکار کنندۀ رفتارتروریستی، وانمود کنندۀ علایق پاکستان و متحدان آن، پشتیبانی بخشی از مردم افغانستان را هم با خود دارند.مردمی که مثل آنها می اندیشند. مردمی که مثل طالبان نمی اندیشیدند، اما با نماینده گی ازافکار ونیازهای تنگنظرانه ومنافقانه، به پشتیبانی آنها می پردازند، زشتر و نکوهیده تر از گروه پس ماندۀ طالبان استند.

دراین میان گواه استیم که زنان ودختران میهن بلا دیدۀ ما، به اجزای گوناگون تقسیم شده اند.

زنانی که جز آتش تنور، گریستن اشک بر فرزند جوانمرگ، دستان پرآبله و رفتار ظالمانه چیزی را ندیده است.

زنان ودخترانی که آرزوی درس وتحصیل و فرا گرگفتن یک رشته از رشته هایی را داشتند که انسان را کمک برساند.

زنان ودخترانی که با تحمل دشواری ها رشته وفنی را فرا گرفتند و نشان دادند که از مرد کم نیستند. زنان ودخترانی که شعر سرودند، فلم ساختند، آهنگ دل انگیز عرضه کردند، زنان ودخترانی که بر لبان خشکیده کودکان نیازمند، بیمار ویتیم … تبسم نشاندند ودست شان را گرفتند که راه بروند.

زنانی که چور وچپاول مردان دزد سالار را رونق بخشیدند و با کرشمه ها در کنار آنها، ادای زن آزاد و به حقوق رسیده را تمثیل کاذب کردند.

زنان ودخترانی که سر در کف نهادند و به بی عدالتی، به پسروی به تبعیض و ظلم طالبان نه گفتند، خروشیدند و دشواری دیدند و …

حالا اگر زن ودختری میخواهد به عنوان نماینده زنان گپ بزند، کارش می لنگد. بهتر است بگوید که از کدام بخش زنان و کدام افکار و آرزو ها نماینده گی میکند.

اگر کسانی از علایق وپیوند های خانواده گی دارندۀ رشته های دیرینه و پوسیده با طالبان وحامیان آنها نماینده گی میکند، لطف کند، واضح بگوید که از این شاخه وریشه نماینده گی می کنم. تا انصاف رعایت شود و این نمایندۀ کاذب تحمیلی هم هزار ویک مشت قلمی بر دهن نبیند. آشکار شده است که تعدادی دختران وزنان سر در کفت دست نهاده وخروشیده، درمعرفی گروه فاقد حرمت به انسانیت، تأثرجهانی نیزنهاده اند. گامی که اگر قدم های تکمیلی ومستقل برای ایجاد نهاد مؤثر وهم آهنگ کننده ببیند، دریچۀ امیدبخشی را می گشاید.

ازینرو حامیان و پرورش دهنده گان طالبان در تقلا به سر می برند که مردان دارندۀ نقاب زنانه و یا زنان تیز زبان انسان آزار و آمادۀ خدمت را بیابند، استخدام کنند تا گواهی بدهند که گروه طالبان گروه بدی نیست! وچنین گواهی دادن، ریختن خریطه های نمک بر زخم های خونین مردم یک جامعه وسزاوار محکومیت است.

اینها باید بدانند که اگر برخی توانستند نام نکویی در حوزۀ نمایاندن چهرۀ انسان آزارانۀ طالبان برجای بمانند، چنین نماینده های پس روی و عقب مانده گی، بر نام وکارکردهای زشت خود می افزایند. به همۀ مردم و به ویژه به زنان خیانت نابخشیدنی را مرتکب میشوند.

000

You may also like...