سهیل شریفی
در جهان امروز افشا کردن اسناد محرمِ متعلق قضایایی که مردم عام از آنها بیخبرند، یک امرِ معمول است. رهبران سازمانهای استخباراتی معتبرِ جهان بعد از پایان مأموریت خویش سعی میکنند که پشتِ صحنههای مسایل مهم سیاسی را به شهروندان کشور خویش به نمایش بگذارند. زیرا شهروندان حق دارند بدانند که در کشورشان چه میگذرد. رفتار افشاگرایانۀ رهبران سازمانهای اطلاعاتی جهان نه تنها مذموم پنداشته نمیشود؛ بل رفتار دموکراتیک و درخور ستایش نیز تلقی میگردد. از این سنت میمون در افغانستان خبری نبود؛ این درحالی است که افغانستان اکنون بیشتر از هر کشوری دیگر نیازمند پردهبرداری از بازیهای خونین سیاسی و استخباراتی است. اینجا برخلاف سیاستهای قدرتهای بزرگ جهان، سخن بر سرِ این نیست که چه کسی را در فلان کشور حمایت کنیم تا «اجینت» ما شود؛ بل سخن بر سرِ تباهی و ویرانی یک سرزمین است؛ سرزمینی که مردمان آن هر روز بر سرِ «هیچ» کشته میشوند. آقای رحمتالله نبیل از نخستین رؤسای امنیت ملی افغانستان بود که از روی یکسلسله واقعیتهای جنگ کنونی افغانستان پرده برداشت.
چندی قبل آقای نبیل رییس پیشین ریاست عمومی امنیت ملی سندهایی را در پیوند به حمایت گروههای جنگجو و دهشتافگن در افغانستان از سوی سازمان استخباراتی پاکستان (آی.اس.آی) به نشر رساند که مورد حمایت و پشتیبانی فراگیر مردم افغانستان واقع شد. آقای نبیل بهسان دیگر شهروندان افغانستان نیز حق دارد که اسناد دست داشتهاش را در قبال جنگِ پیچیده و موهوم کنونی در افغانستان به اطلاع مردم این کشور برساند؛ مردمی که سالها میشود قربانی سیاستهای خصمانۀ پاکستان شده و به نام دین و شریعت هر روز قربانی میدهند. اما بعدها دیده شد که شماری از رسانههای همنوا با چهرههای حکومتی و خوشبین با پاکستان سعی کردند که این اقدام نیک رییس پیشین امنیت ملی افغانستان را غیر قانونی وانمود کنند. غافل از این که این کار در همه جای جهان یک امرِ پسندیده و معمول است. انتظار شهروندان افغانستان از حکومت این بود که بعد از افشای این سندها در پیوند به مداخلۀ صریح پاکستان در امور افغانستان زیر عنوان جهاد، دست بهکار شده و تکلیف خویش را با این کشور حامی افراطگرایی روشن میکند؛ اما رفتارِ دور از انتظار و سکوت مرگبار رهبران حکومت وحدت ملی در مورد این سندهای مهم، پرسشبرانگیز شده است. زیرا اگر حکومت کنونی افغانستان واقعن میخواهد گلم تروریسم و افراطگرایی را در افغانستان برچیند، چرا در مورد این اسناد خموشی اختیار نموده است؟ آیا جنگ ویرانگرِ کنونی افغانستان پیچیدهتر از آن است که ما فکر میکنیم؟ چه رازی در پشتِ این جنگ خانمانسوز نهفته است؟
اسنادی که از سوی آقای نبیل به نشر رسید، حکایت از پشتیبانی سازمان استخباراتی پاکستان از گروههای جنگجو و شبکههای تروریستی در افغانستان دارند. او در مقالهاش اسنادی را نشان میدهد که (ISI) شبکههای تروریستی را به نام جهاد به افغانستان میفرستد.
آقای نبیل میگوید، نظامیان پاکستان پیش از آغاز عملیاتِ موسوم به «ضرب عضب» در وزیرستان شمالی قومندانان و افراد وابسته به شبکۀ حقانی را به جاهای مصؤون انتقال داده بود. وی اضافه میکند که «آی.اس.آی» برای قومندانان و افراد شبکۀ حقانی محلات مصؤون و تجهیزات فراوان فراهم کرده و این شبکه را با قوت تمویل میکند. آقایرحمتالله نبیل اسنادی را نیز در این باره با شماری از رسانهها در میان گذاشت که نشان میدهد ۵۱ گروه تروریستی در پاکستان فعال بوده و این گروهها از مدارس دینی در آن کشور سربازگیری میکنند. نبیل میگوید در پاکستان یک صدوپنجاه هزار مدرسۀ دینی فعالیت وسیع دارند که در آن افراطیت و ترویج خشونت تدریس میگردد. رییس پیشین امنیت ملی کشور گفت، پاکستان از شبکۀ حقانی در برابر افغانستان مانند لشکر طیبه علیه هند استفاده میکند و بدینترتیب جنگ در افغانستان را بهخاطر اهداف خویش شعلهور ساخته است. در میان اسنادی که آقای نبیل نشر کرده است، به مکتوب دفتر مرکزی «آی.اس.آی» اشاره میکند که در آن از افرادی که حمله بالای بخش نظامی میدان هوایی در کابل را سازماندهی و انجام دادهاند ستایش کرده و گفته شده که برای حاجی خلیل حقانی، حاجی حکیم ولسوال، قاری ظاهر شاه و مولوی حکیم دو و نیم میلیون کلدار پاکستانی داده شود. در بخشی از این اسناد آمده که شبکۀ استخباراتی پاکستان گفته است که برای شخصی بهنام توریالی مسؤول یکی از گروههای تروریستی سلاح و تجهیزات در منطقۀ اکوره ختک تدارک گردد تا وی رهبران اهل تشیع در افغانستان را اختطاف و یا از میان ببرد. اما بعد از نشر این سندها در پیوند به بازیهای ویرانگرِ پاکستان در افغانستان شماری از رسانههای معلومالحال این کار نبیل را غیر قانونی و به دور از صلاحیت وی وانمود کردند. پرسش این است که آیا مردم افغانستان حق ندارند که در مورد رویدادهای جاری در کشورشان آگاهی داشته باشند؟ اطلاع رسانی برای شهروندان از آنچه که در پشتِ صحنۀ سیاست روی میدهد، چه گناهی است؟ مردم افغانستان حق دارند بدانند که پشتِ سر جنگ خونین و ویرانگرِ کنونی افغانستان دستان کدام نهاد و کشور نهفته است. بیشتر از سی سال میشود که سازمان استخبارات نظامی پاکستان از نام دین و شریعت سوءِ استفاده نموده و هر روز خون مردم این کشور را میریزاند. حداقل آنانی که فریب شعارهای دروغین دشمنان مردم افغانستان را خوردهاند و جنگ خونین را جهاد نامیدهاند، بدانند که سود این جنگ به جیب سازمانهای جهنمی منطقهیی بهویژه پاکستان میریزد تا دین! به باور من، در جریان قرار دادن مردم از این بازیهای مهلک، کاری سیاستگران واقعبین و مردمگرا است.
دوراندیشترین سیاستمداران در جهان امروز آنانی هستند که با مردمشان صادقانه رفتار میکنند؛ برایند هر رفتار صادقانه این است که مردم خویش را نسبت کنشهای سیاسی پشت پرده آگاه میسازند. شکی وجود ندارد که بخشی بزرگ جنگ کنونی افغانستان محصول ناآگاهی و حساسیتهای کاذب شهروندان است. اگر رهبران و سیاستمداران این کشور در گذشته بخشی از رازهای جنگ افغانستان را افشا میکردند، امروز کار به اینجا نمیکشید.